میلاد امام حسن

ساخت وبلاگ
"ادبیات علیه استبداد" نوشته‌ی پیتر فین و پترا کووی اثر ارزشمندی‌ست در قالب زندگینامه درباره‌ی بوریس پاسترناک_نویسنده‌ی دکتر ژیواگو _که تاریخ فرهنگی و نقش مهم ادبیات در سیاست را در دوران جنگ سرد به تصویر می‌کشد. داستانی پر کشش و کاملا مستند به شیوه‌ی پژوهشی که در اشارات ارزشمندی، نقبی به زمانه‌ی حاضر می‌زند و در قالب ادبیاتی روشنگر دوران سرد و تاریک استبداد روسیه را در جزیی‌ترین لایه‌های زندگی به تصویر می‌کشد. از نظر حکومت، ادبیات ابزاری بود کارآمد برای تبلیغات سیاسی فراگیر و شستشوی ذهنی مردم برای هدایت آن‌ها به سمت و سوی سوسیالیسم. اما پاسترناک توانست در بطن این جامعه از ناهمگونی‌ها و خیانت‌های خواسته و ناخواسته‌ی نویسندگان و اندیشمندان روایت منسجمی فراهم بیاورد و با خلق دکتر ژیواگو ادبیات را در دوران استبداد با چهره‌ای دیگر به جهانیان معرفی کند. کتاب ادبیات علیه استبداد در شانزده فصل به شرایط جامعه‌ی کمونیستی شوروی پرداخته؛ در خدمت و خیانت نویسندگان، جاسوسی و تهدید، ماهیت نبوغ، تلاش کشورهای غربی برای چاپ دکتر ژیواگو به زبان‌های مختلف، طرد شخصیتی چون بوریس پاسترناک و مرگ غم انگیز این نویسنده و در نهایت اعتراف خروشچف رهبر حزب پس از مرگ پاسترناک که دیر دکتر ژیواگو را خواند و اعتراف کرد که این اثر اصلا ضد شوروی نبوده است.«استالین طی دیدارش با نویسندگان در خانه‌ی قصرمانند ماکسیم گورکی، گیلاسش را به سلامتی تولید هرچه پربارتر ادبیات شوروی بالا برد و سپس گفت: "تولید ارواح انسانی مهم‌‌تر از تولید توپ و تانک است...نویسنده نباید ساکت در گوشه‌‌ای بنشیند، نویسنده باید زندگی مردم کشورش را بشناسد. و این حرف درستی است. آن چیزی که انسان را از نو می‌سازد خودِ زندگی است. اما شما می‌‌توانید به میلاد امام حسن...
ما را در سایت میلاد امام حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mashghemodara بازدید : 65 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 18:42

نمی‌دانم دختران مستند خواب ابریشم حالا کجا هستند و چه می‌کنند، اما انگار خود خود ما بودیم که این‌قدر صادقانه رو به دوربین لبخند زدیم و از دردهای‌مان گفتیم؛ در حالی‌که نمی‌دانستیم این دردها درمان نخواهد شد و باز دختران‌مان همین رنج‌ها را به دوش می‌کشند و باز هم کاری از دست‌مان بر نمی‌آید.*خواب ابریشم: «فیلم‌ساز در سال 1382 پس از بیست سال به مدرسه‌ای باز می‌گردد که در سال‌های انقلاب از آن فارغ‌التحصیل شده است. او که می‌خواهد با یادآوری گذشته سوال‌های بی‌جواب خود را پاسخ گوید در مواجهه با دختران جوانی که با جسارت از خواسته‌ها و آرزوهایشان می‌گویند تلاش می‌کند به فهم درستی از موقعیت کنونی آنها در جامعه دست پیدا کند.»..من هم می‌توانستممثل تمام زنانآینه‌بازی کنممی‌توانستم قهوه‌ام را در گرمای تخت‌خوابمجرعه‌جرعه بنوشمو وراجی‌هایم را از پشت تلفن پی بگیرمبی آنکه از روزها و ساعت‌هاخبری داشته باشممی توانستم آرایش کنمسرمه بکشمدل‌ربایی کنمو زیر آفتاب برنزه شومو روی امواج مثل پری دریایی برقصممی‌توانستم خود را به شکل فیروزه و یاقوت درآورمو مثل ملکه‌ها بخرامممی‌توانستمکاری نکنمچیزی نخوانم و ننویسمو تنها با نورها و لباس‌ها و سفرها سرگرم باشممی‌توانستمشورش نکنمخشمگین نشومبا فاجعه ها مخالفت نکنمو در برابر رنج‌ها فریاد نزنممی‌توانستن اشک را ببلعمسرکوب شدن را ببلعمو مثل همه‌ی زندانی‌ها با زندان کنار بیایممن می‌توانستمسوالات تاریخ را نشنیده بگیرمو از عذاب وجدان فرار کنممن می‌توانستمآه همه‌ی غمگینان رافریاد همه‌ی سرکوب‌شدگان راو انقلاب هزاران مرده را ندیده بگیرماما من به همه‌ی این قوانین زنانه خیانت کردمو راه کلمات را برگزیدمسعاد الصباح میلاد امام حسن...
ما را در سایت میلاد امام حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mashghemodara بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 18:42

کتاب نامه‌هایی به یک نویسنده جوان، مجموعه‌ای از یازده مقاله‌ی به هم مرتبط درباره‌ی تکنیک‌ها و روش‌های داستان‌نویسی، اثر نویسنده‌ی بزرگ پرو، ماریو بارگاس یوسا است. او با پرداختن به آثار نویسندگان بزرگ مانند بورخس، سلین، فاکنر، کافکا و ... در قالب نامه‌نگاری به نویسنده‌ای جوان، "می‌کوشد به تحلیل و تبیین کارکردهای عناصر داستان از فضا گرفته تا زمان‌های متفاوت،متقارن تا گونه‌های گوناگون راوی، روایت بپردازد و ابزارهای نویسندگی را صیقل دهد.""نمی‌دانم شما از نظریه‌ای که فلوبر راجع به سبک ارائه داده است، اطلاع دارید یا خیر، او می‌گوید: موژوست. کلمه‌ی مناسب و درست، تنها و تنها یک‌ کلمه است. فقط یک کلمه است که می‌تواند بیانگر نظر نویسنده‌ی آن باشد. الزام فلوبر، یافتن آن کلمه بود. اما چطور متوجه می‌شد که آن را پیدا کرده است؟ این را طنین کلمه به او می‌گفت: کلمه وقتی درست بود که طنین خوبی داشت." ص60"نقد، محصول تعامل واقعیت و عقل است، ولی خلاقیت ادبی علاوه بر این فاکتورها گاه شامل عوامل بسیار تعیین‌کننده‌تری نیز هست، از جمله ضمیر ناخودآگاه، احساس، گمانه‌زنی و نیز اتفاق که همواره از میان تور محکم و ریزبافت نقد می‌گریزند و به چنگ نقاد درنمی‌آیند. به همین‌خاطر هیچ‌کس نمی‌تواند به دیگری آفرینندگی را در کنار نوشتن و خواندن بیاموزد. نتیجه این‌که هر کس باید خودش را خود بیاموزد، اشتباه کند، زمین بخورد و باز برخیزد، بی‌آن‌که لحظه‌ای از تلاش بازایستد. دوست عزیزم: همه‌ی سعی من این است که به شما بگویم هر آنچه در نامه‌هایم پیرامون قالب و شکل رمان خواندید، فراموش کنید و فقط بنشینید و یکباره سرگرم نوشتن رمان شوید." ص173پی‌نوشتی بی‌ربط و بلاتکلیف:یک‌ماه است نمی‌دانیم برویم به مدرسه یا نرویم! امتحان بگیریم میلاد امام حسن...
ما را در سایت میلاد امام حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mashghemodara بازدید : 76 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 18:42